Best Actor
Best Actor Sam Derakhshani
درباره وبلاگ


sam and assal
آخرین مطالب
نويسندگان

 

مصاحبه سام درخشانی با روزنامه همشهری25مهر92

-----------------------------------------------

یک روز گفتم دیگر در ماتادور نمی مانم

فضای سریال فضای خوبی برای بازیگران پلیس سریال نبود.خیلی بلاتکلیف بودیم.........

این ضعف به فیلمنامه که توسط اقای ارش قادری نوشته شده بودمربوط نمیشد.....

متاسفانه به محتوای داستان دست برده شده بود و بازنویسی شده بود......

هیچ کشف و شهودی برای پلیس وجود نداشت و و انها همیشه از روی هوا به نقشه خلافکاران پی میبردند.......

خیلی وقتها ساعتها سرصحنه معطل بودیم اصلا نمیدانستیم قرار نیست چه سکانسی را بازی کنیم بعد از پنج شش ساعت صدایمان میکردند و یک پلان مسخره ازما گرفته میشد.......

یک روز عصبانی شدم و گفتم دیگر با این شرایط کار نمیکنم

ماتادور هزار ایراد دارد

زمانی که این پول از بیت المال امده وظیفه من متخصص این است انرا هدر ندهم.....

این سریال پلیس را زیر سوال برده است.......

دوروبری هایی که مدام از ادم تعریف میکنند و همین تعریف ها مخرب هست

خوب شد مردم

مردم تعارف ندارند از ان طرف خیابان میگویند اقا این صحنه مردنت خیلی مسخره بود......

بعد از پخش ان قسمت سریال خیلی از عوامل و بازیگران ماتادور به من پیامک زدند که خوب شد شهید شدی و رفتی.......

مگر بمب سطل اشغال است که در دستت بگیری و پرتش کنی......

سریال پلیسی خنده دار

وقتی مردم به یک کار به ظاهر جدی پلیسی خنده شان بگیرد.......

چندبار اصرار کردیم کار را برای ده روز عقب بندازند تا اشکالات برطرف شود تا گافهای سریال اصلاح شود اما............

اعتراض های من و پوریا

بیشترین اعتراض را منو و پوریا کردیم....

ولی تبدیل شدیم به یک تیم دو نفره.......

جلوی ما از ما دفاع میکردند اما پشت سر...........

-------------------------------------------------

حمید فراهانی راد در صفحه 3روزنامه همشهری گفتگوی مفصلی با سام درخشانی انجام داده

من بسیار کوتاه نکاتی ازاین مصاحبه جنجالی برای شما نوشتم

حتما روزنامه همشهری25مهر92بخرید به تمامی سوالات شما در باره ماتادور پاسخ اده شده است

ضمن اینکه اقای درخشانی به زودی به جمع دامادهای هنر ایران خواهدپیوست

تبریک اقای سام درخشانی عزیز

 

 عکسهای جدید سام درخشانی در برنامه ویتامین سه

سام درخشانی= اگه طرفدارا واقعا شخصیتی رو دوست دارن وقتی میبینن اون همسرشو دوست داره باید همسرشم دوست داشته باشه نه اینکه فراموشش کنه و بازم باید طرفداری کنن ازش

(رها=باهاتون موافقم اقای درخشانی شدیداا منودوستام تو وب my starچند وقته منتظره شرینی دامادی شما هستیم تازه منتظر کوچولوی دوست داشتنیتونم هستیم)

سام درخشانی= آقای پرویز پرستویی که استادمون هستن و خدمتشون ارادت خاصی دارم و پیکشکسوت هستن ...واقعا ایشون همه برنامه هامو میبینن و نظر میدن..سر سریال پژمانم بهم زنگ زدن یعنی ازاون حرفا که مو به تن آدم سیخ میشه من پوستم داشت از بدنم جدا میشد....گفتن که پا تو مسیر درستی گذاشتی و موفق میشی و من واقعا ازشون ممنونم و دستشونو از همینجا میبوسم

سام درخشانی برنامه ویتامین3

عید قربان مهر92

عکسها وب my star(سحرجون و نیکان حون)

متن باتشکر از ستیلا عزیز

 

سام درخشانی عید قربان سال92برنامه ویتامین3

منبع my star

باتشکراز سحرجون ونیکان جون

 

-------------------------------------------

متنی را که در این پست میبینید توسط نادیا جون نوشته شده است

نادیا جون از بچه های وب my starاست

وتونسته در سفر اقای سام درخشانی به شیراز برای برنامه خوشاشیرازمهر92 اقای درخشانی ببینه

به علت حجم بالای عکسها لطفا تا لودشدن کامل صبرکنید

 

 

عکس ها و گزارش خبری نادیا نیوز

اینجا جایی که داشتم درباره ی مای استار و شماها حرف میزدم و اقای درخشانی مشتاق شد بیاد مای استار و گفت آدرسش مای استاره..بعد من گفتم نه و آدرس رو این کاغذ نوشتم و دادم بهشون..اقای درخشانی هم کاغذ رو گرفت و داشت میخوندش و گفت این وب میشناسم ..حتما میام..

 

اینجا هم کاغذ رو گذاشت تو جیبش و به بقیه ی حرفام گوش داد

 

اینجا من داشتم حرف میزدم که یه اقایی اومد امضا بگیره منتظر ایستاده بود تا حرفای من تموم شه اما از اونجا که من میدونستم حرفام طولانیه و واسه اینکه بیشتر پیش اقای درخشانی باشم گفتم آقای درخشانی میخواین اول به ایشون امضا بدید بعد من بقیه ی حرفامو میزنم..اما مگه من طاقت آوردم حرف نزنم..درحالی که داشتن امضا میکردن گفتم آقای درخشانی اون عکسی که با آقای اوجی گرفته بودی و شدید همدیگرو بقل کرده بودید و لوپاتونو چسبونده بودید بهم یادتونه که اقای درخشانی خندش گرفت و یه نگاهی به علی اوجی کرد و باهم خندیدن و علی اوجی به اقای درخشانی گفت ببین عکسمو لو دادی..منم گفتم آقای اوجی ببخشیدا اما باعث افتخار همتونه که با آقای درخشانی عکس گرفتید و میگیرید..اونم گفت بله و دستاشو به نشونه ی تسلیم شدن گذاشت رو هم و گذاشت رو سینش و سرشو هی بطرف پایین تکون داد..اقای درخشانی ما دوتا رو نگاه میکرد میخندید..اینم قضیه این دوتا عکسه بود

 

 

  اینجا هم دیگه بدون شرحه..عکس العملشون نسبت به حرفمه..که در اصل حرفای خودتونه

 

اینجا اقادرخشانی بلند شد و با چند نفر عکس گرفت بعد بلافاصله به طرف من برگشت و نگاهم کرد و ابرهاشو به نشونه ی خب ادامه بده تکون داد و منم که کلی حرف زده بودم و حرفام ته کشیده بود(اینایی که واسه شما تعریف کردن 10 درصد از حرفامه)خندیدم و گفتم هیچی دیگه..با اجازتون میخوام باهاتون عکس بگیرم(این بار دومی بود که میخواستم عکس بگیرم و گررررررفتم خخخخ) اقای درخشانی گفت بفرمایید بعد من گفتم آقای درخشانی از پرحرفیای من که ناراحت نشدید اینا حرفای طرفدارانتون و دوسال نیم حرفی بود که تو دل خودم جمع شده بود..اقای درخشانی همین خنده ی خوشکلشو که تو عکس میبینید زد و گفت نه شما لطف دارید............

این جا هم اولین جایی بود که از نزدیک نزدیک اقای درخشانی رو دیدم..اقای درخشانی رو کرده بودن تو ماشین و در رو قفل کرده بودن منم رفتم پشت شیشه و باهاشون حرف زدم و گفتم من طرفدارتون هستم..تو هتل حتما باید ببینمتون و..
که اقای درخشانی بخاطر من شیشه رو کشید پایین و گفت دفترتون رو بدید..منم مردم از ذوق مرگی و دفترم رو دادم و گفتم واااااااایییییی آقای درخشانی عاششششقتونم........

 

-----------------------------------------------

ممنون نادیا جوووووووووونم

اینم ادرس وب my star

http://www.voooo.blogfa.com

به مدیریت سحر جون

 

http://www.uplooder.net/

http://www.uplooder.net/

http://www.uplooder.net/

باتشکر از پرند جون

برای دیدن بقیه عکسها لطفا بروید وب

برام هیچ حسی شبیه تو نیست

 

سام درخشانی: نتوانستم بازی در «ماتادور» را تحمل کنم و پیشنهاد دادم شهید شوم! 

من از روز اول با آقای علیجانی مدیرتولید «ماتادور» و تهیه کننده به توافق رسیدم و به کار پیوستم. از همان زمان هم مشکل اصلی این سریال این بود که فیلمنامه نداشت و ما مدام اعتراض میکردیم ، خصوصاً من که خیلی با این موضوع مشکل داشتم و نمیتوانستم کار کنم. اما انگار اعتراضات ما هیچ تاثیری نداشت ، کار همین طور داشت بدون فیلمنامه پیش می رفت و بچهها در کارشان بلاتکلیف بودند. 
به گزارش شبکه ایران سام درخشانی که این شبها با دو سریال «پژمان» و «ماتادور» روی آنتن است در تازه ترین گفتگویش با دنیا خمامی در «تماشا» نکات جالبی را درباره حضورش در هر دو سریال بیان کرده و به صراحت از اینکه از حضورش در «ماتادور» راضی نیست سخن گفته است. متن کامل گفته های وی را در ادامه می خوانید: 
*قرار نبود «ماتادور» و «پژمان» با هم پخش شود
قرار نبود این اتفاق بیفتد و«پژمان» و «ماتادور» با هم پخش شود ،اما با تغییرات مدام سازمان این شکلی شد. بنا بود «ماتادور» ابتدایسال پخش شود و در نهایت به هفته پلیس موکول شد. «پژمان» هم قرار بود عید پخش شود ،بعد به «ماه مبارک رمضان» تغییر زمان داد ، بعد از آن دوباره پخشش به تعویق افتاد و قرار شد شبهای تابستان ساعت 11 از شبکه سه نمایش داده شود که در نهایت این اتفاق هم نیفتاد و حالا حتماً قسمت بوده که این دوتا سریال با هم با بازی من پخش شود.من خودم زیاد از این اتفاق راضی نیستم و به نظرم اگر هرکدام در یک زمان پخش میشد بهتر بود.

*نتوانستم تحمل کنم و پیشنهاد دادم شهید شوم!
من از روز اول با آقای علیجانی مدیرتولید «ماتادور» و تهیهکننده به توافق رسیدم و به کار پیوستم. از همان زمان هم مشکل اصلی این سریال این بود که فیلمنامه نداشت و ما مدام اعتراض میکردیم ، خصوصاً من که خیلی با این موضوع مشکل داشتم و نمیتوانستم کار کنم. اما انگار اعتراضات ما هیچ تاثیری نداشت ، کار همین طور داشت بدون فیلمنامه پیش می رفت و بچهها در کارشان بلاتکلیف بودند. من دیگر از اواسط کار نتوانستم این موضوع را تحمل کنم،احساس کردم دارم خیلی اذیت می شوم. به همینخاطر با تهیهکننده صحبت کردم و یک طرحی پیشنهاد دادم ، اینکه من شهید شوم و از داستان حذف شوم. خداراشکر آقای منتظرالمهدی هم پذیرفت و این اتفاق افتاد و دیدید که من چندشب پیش شهید شدم و فکر میکنم نقطه عطف سریال هم همین قسمت شد. دوستان بعد از پخش این قسمت زنگ زدند گفتند:«چقدر خوب بودی ، اشکمان درآمد.» این برای اولین بار در عمر حرفه ای من بود که با قهر از یک کاری بیرون آمدم و نصفه و نیمه آن را رها کردم. البته دوستان هم جبران کردند و برای اینکه به گمانشان من را اذیت کنند و حالم را بگیرند اسمم را در تیتراژ پنجم گذاشتند.
*کار درباره پلیسه و اسم دزد روشه!
درست است که «ماتادور» نقطه قوت دارد اما نقطه ضعفهای زیادی هم دارد. مهمترین ضعفش این است که بودجه کار را پلیس داده اما اسمش اسم دزد است. دزده و آدم خلافکارهای داستان کاملاً با نقشه و هدف پیش میروند اما پلیس همین طوری الکی و نمی دانم از کجا ، نقشه آنها را نقش برآب میکند. اصلاً معلوم نیست که این پلیسها از کجا آمار خلافکارها را میگیرند؟! میبینید چیزی به نام منطق داستانی وجود ندارد؟! من خودم چندشب پیش اصلاً نفهمیدم پلیس از کجا فهمید کابین کجاست و بمب دارد.چطوری در انبار رفتند و....؟ این موضوعات را که میبینیم حرص می خوریم و حرفش را میزنیم اما کو گوش شنوا؟! دوباره سر کار بد همه می نشینیم و از بدی های کار قبل می گوییم اما همان اتفاقات دوباره تکرار میشود. میبینی که همان آدم هایی که اول کار داشتند غر می زدند که چنین و چنان باعث مشکل در کار می شوند! 

*اختلافات فراوان در پشت صحنه «ماتادور»
سر«ماتادور» همه بازیگران با هم دچار اختلاف شدند و فقط مدیریت جوادنوروزبیگی بود که کار به سرانجام رسید اگر ایشان و آقای منتظرالمهدی حرفهای برخورد نمی کردند این کار اصلاً ساخته نمی شد.

*این سریال اصلا منطق داستانی ندارد

بالاخره یک بودجهای خرج این سریال شده و همه ما باید پای مسئولیتهایمان بایستیم. واقعیت این است که تقصیر ناجی هنر و شخص منتظرالمهدی نیست به این دلیل که ایشان تمام تلاشش را کرده و پولی فراهم کرده که یک کار آبرومند ساخته شود. این ما هستیم که باید براساس داستان و قصه پیش برویم نه اینکه همینطوری و فقط با توکل به خدا. پلیس باید کشف و شهود داشته باشد نمی شود که به مخاطب بگوییم که چون پلیس است پس همه چیز دان است و از همه اتفاقات باخبر. این سریال به نظرم کاملاً تکهپاره است و هیچ منطقی پشت رخدادهای داستان نیست. لااقل من که به عنوان یکی از بازیگران آن متوجه نشدم. 

*روزهای خوب با «پژمان»

من از همکاری با گروه «پژمان» واقعا راضی هستم. همه چیز سرجایش بود و گروه همه کاملاًحرفهای بودند. از نویسنده های کار تا محسن چگینی نازنین و سروش صحت که آدمی فرهیخته و بااخلاق است. نوشتههای پیمان و مهراب قاسم خانی هم اینقدر خوب بود که وقتی نوشته هایشان دست ما میرسید فقط دوساعت به آنها میخندیدییم. 

*به زودی میخکوب خواهید شد!
«پژمان» هنوز به آن بخش اصلی نرسیده. الان تازه در بخش معرفی هستم و شک نکنید یکی دو قسمت دیگر هیچکسی نمی تواند از کنار این مجموعه به سادگی عبور کند و میخکوب خواهد شد. خود من در این چند شب هرجایی که بودم خودم را رساندم را سریال را ببینم و بخندم. 

*مدیربرنامه وقتی برای هنرمند خوب است که ...
سیستم حرفه ای می گوید که هنرمند باید مدیربرنامه داشته باشد. پیش میآید که ارگان های مختلف برای مراسمهای مختلف از ما دعوت می کنند که به عنوان میهمان حضور داشته باشیم من خودم اصلاً دوست ندارم که بیایم و برای مبلغ با تماس گیرنده بحث کنم.خب این در شان من نیست ، من کار فرهنگی میکنم و نباید برخورد اینشکلی داشته باشم بنابراین مدیربرنامه برای اینجور کارها خیلی خوب است. در زمینه هنری و برای تنظیم قراردادهای کاری هم بد نیست مدیربرنامه باشد اما این موضوع هنوز بین بازیگران جا نیفتاده ولی برای خوانندهها این موضوع دیگر طبیعی شده. 

*همه چیز در سینما شده رابطه
به نظرم اگر کارگردان و تهیهکننده ای بازیگر را بخواهند دیگر نیازی به دلالی مدیربرنامه و مافیا درست کردن نیست ، اما در سینما میتوانم بگویم که در اغلب اوقات انتخاب cast براساس رفاقت پیش می رود. روابط خصوصی و این میهمانی و آن میهمانی و همکاریهای قبلی است که تعیینکننده است نه توانایی بازیگر. شما ببینید وقتی سینما جو یک نفر را می گیرد همه فیلمها با حضور آن بازیگر است ، انگار اصلاً هم مهم نیست که آن بازیگر میفروشد یا نه فقط الکی او را سرکار می برند. مثلاً اگر دور ، دور سام درخشانی باشد دیگر من وقت سرخاراندن ندارم همه من را برای فیلمشان میخواهند ، میگویم سرکارم اما بازهم می گویند خب اشکالی ندارد منتظر میمانیم تا تو کارت تمام شود ، خب چه کاریه؟ بروید سراغ یک نفر دیگر.

*تحقیق خاصی نداشتم
من تحقیق خاصی برای نقشم نداشتم ، بالاخره در طول این سالها آدمهای این شکلی را دیده بودم و تمام تصوراتم را پیاده کردم. تصورم دقیقاً همین شکلی است که در «پژمان» میبینید ، آدمی که شکمش بزرگ است و اینشکلی حرف میزند و....

*پژمان جمشیدی اشتباهی وارد دنیای فوتبال شد
واقعیت ماجرا این است که بالاخره یک نفری باید این کار را میکرد. پژمان آمد و اسم خودش را هم گذاشت. شاید از نظر من هم شبیه به خودزنی باشد اما نظر آدمها با هم متفاوت است او همیشه هنر را دوست داشته و میبینید که چقدر هم خوب بازی می کند. من یادم می آید که پژمان همیشه در کنار کارهای ورزشیاش میان آدمهای هنری بوده و در بازیگری هم موفق است ، اصلاًمن فکر می کنم اشتباهی وارد دنیای فوتبال شده. خوانندگی را هم تجربه کرده و به زودی قرار است آلبومش منتشر شود. 
*من دوستان فوتبالی زیادی دارم. اما اینکه بخواهم با کسی اینقدر صمیمی باشم که صبح تا شب با او باشم و ارتباط خیلی نزدیکی با او داشته باشم مثل پوریاپورسرخ و علی کریمی نه ، این جور دوست فوتبالی ندارم.
*تیم های موردعلاقه سام درخشانی
من در تمام لیگهای دنیا یک تیم موردعلاقه دارم. مثلاً در لیگ انگلیس ، چلسی را دوست دارم. در لیگ آلمان ، بایرن مونیخ را دوست دارم ، در اسپانیا، رئال و در ایتالیا ، اینترمیلان تیمهای محبوبم هستند.

*چرا استقلال به فینال نرفت؟
ما با استقلال اگر به فینال می رسیدیم براساس خلاقیتهای فردی و اتفاقاتی بود که همیشه در فوتبال ایران وجود دارد وگرنه زور فوتبال ما به آنها نمیرسد و خیلی با آن مدل فوتبال بازی کردن فاصله داریم. اما همین که تا اینجا هم آمدیم به واسطه تلاش های امیرقلعهنویی و فتحالله زاده است. استقلال فراتر از لیگ ایران است و قطعاً امسال هم موفق خواهد شد.

*درگیر سریال سهیلی زاده

درحال حاضر درگیر سریال حسین سهیلی زاده هستم و یک ماه ونیم دیگر از شبکه سوم پخش می شود. حالا دیگر مدام دارم یقه مخاطبان را میگیریم و کارهایم مرتب پخش می شود. دلیلش هم این است که تاریخ پخشها عوض شد و بعد از اینها قطعاً دوباره یک فاصله ای تا کار بعدیام میافتد و دوباره می روم در خلاء!

 

 

 -------------------------------------------

منبعmy star

 

بهترین سکانس سام درخشانی در ماتادور

سام درخشانی بازیگر نقش مسیح در سریال ماتادور برای اولین بار در دوران حرفه ای بازیگری خودش کاری را انجام داده است که تا حدودی عملی حرفه ای به حساب نمیاید
و ان هم نیمه تمام رها کردن بازی در ماتادور است بنابه درخواست خودش پیشنهاد شهادت مسیح را به تهیه کننده ماتادور میدهد اما به هر حال نکته اینجاست که امضای سام در این سریال است
سام درخشانی معتقداست عوامل ماتادور برای جبران نام اورا نفر5 تیتراژسریال نوشته اند
اما برخلاف سام معتقدم فرهادنجفی برای جبران تمام تلاشش را کرد که سکانس شهادت مسیح را مصنوعی و به نوعی به گونه ای رقم بزند که تیتر سایتها و مجلات اینگونه رقم بخورد بنویسید شهادت بخوانید خودکشی!!!!!
هیچ دلیل منطقی برای ماندن مسیح در تانکر نبود اتوبان خارج از شهر جاده خلوت و بیابان های اطراف نشان داده شدند تا ببینده بگوید چرا؟؟؟؟؟؟؟
فرهادنجفی در طول سریال نیز باگرفتن نماهای خیلی بسته ای که هیچ لزومی به گرفتن انها نبود شاید قصدداشت بازی سام را تحت تاثیر قراردهد
من با سام درخشانی هم عقیده ام که تنها نکته عطف سریال شهادت مسیح است اما اگر اساس فیلمنامه ازاول این بود من این اعتقاد را نداشتم زیرا همانگونه که دربالاگفتم دلایل منطقی نبود اما وقتی متوجه شدم این پیشنهاد از طرف خود سام درخشانی بوده است معتقدم این سکانس نقطه عطف بازیگری سام درخشانی است
کاربسیارسختی است چشمت را روی تلاش چندماهه ات ببندی تمام سکانسهای بازیت حذف شود و یک پشیمانی برایت تا اخر عمر بماند که فرصت کارهای بهتردیگری را در این زمان از دست داده ای
واین کار را به یک دلیل انجام دهی چون به طرفدارانت قول دادی که درقبال کارهایت مسئولی وبه اعتماد انها خیانت نمیکنی........
من به عنوان یک طرفدار شما اقای سام درخشانی از شما متشکرم که از پروژه ماتادور انصراف دادید و این انصراف را بهترین سکانس بازی شما در ماتادور میبینم..........

اما این سوال جواب بدهید لطفا......
تکلیف هوادارانی که صحنه شهادت شمارا انچنان باور کردند که هنوز تحت تاثیر ان هستند و با ان کنار نیامدند چه میشود هواداران شما برای سام درخشانی متاثر شدند وهستند نه برای سروان مسیح........به شماقول میدهم اگر هرکس دیگری جای شما بود اشک کسی درنمیامد
لطفا برای امضای قرارداد بعدی یک سکانس به ما فکر کنید نشد یک پلان کوچک هم برای ما بس است

با سپاس برای بهترین سکانس بازیتان(خداحافظی از ماتادور)

اقای سام درخشانی بازیگر دوست داشتنی من وتمام بچه های وبmy starموفق باشید

---------------------------------------------------------------------------

این پست را بعد از سکانس شهادت مسیح و مصاحبه سام درخشانی و دلایلش برای جدایی از پروژه ماتادور برای وب my star نوشتم

 

www.voooo.blogfa.com

 

 

عکسهای روز جهانی غذا با حضور بازیگران

سروش صحت (زاده 1344 دراصفهان) بازیگر نویسنده و کارگردان  می‌باشد.

وی فوق لیسانس آلودگی شیمیایی دریا از دانشگاه آزاد است. با مجموعه «جنگ ۷۷» مهران مدیری در سال ۱۳۷۷ پا به عرصه هنر گذاشت و به شهرت رسید و همزمان در همان برنامه نویسندگی را در کنار بازیگری تجربه کرد. بازی در سینما را در سال ۱۳۷۸ با فیلم «شراره» به کارگردانی سیامک شایقی آغاز کرد.

جدیدترین سریال او مجموعه پژمان است که در حال پخش از شبکه سوم میباشد

سریالی که در هفته سوم به خوبی با مخاطب ارتباط برقرار کرده است

پيوندها